رهگـــــــــذر

اگـــر از وبکـــده ما میگــذری نظری کن ، نظری ده ، بعد برو!

رهگـــــــــذر

اگـــر از وبکـــده ما میگــذری نظری کن ، نظری ده ، بعد برو!

عاشقان عشقتان مبارک باد


هرگز برام اهمیتی ندارد دیگران در موردم چه فکر میکنند .

همین که با رفتن به مزارع وچیدن سبزی وکاهو وهر چیز دیگر شاد میشم همین مهمه .

من عاشق آویزان شدن به درختان میوه وچیدن میوه های حتی کالشون هستم . روح سرکش من با دیدن سبزی درختانی که نویدآمدن بهاری زود رس را میدهند آرامش میگیرد .

اینکه کسی از کاهو چیدن من خوشش نیاید یا از آویزان شدن به درخت نارنجی تعجب کند چه اهمیتی دارد

من در سبزی این بهاران ستوده دیگری هستم نه معلمم ونه مادر من میشوم دخترکی که از اینهمه سبزی وزیبایی به وجد آمده ومانند کودکانش شادی میکند .شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

هرگز بر من خرده نگیرند چون هیچ چیز نمیتواند ستوده را آرام کند او رهاست از هر قید وبندی وآن طور که دوست دارد زندگی میکند زندگی فرصت کوتاهی ست برای شادی واو هرگز این فرصت ها را با حرف های دیگران هدر نخواهد داد .

منتظر بهارم تا در آن دلی از عزا در بیاورم و در باغ های ومزارع جست وخیز کنم

عشق نوشت :عشق مثل غذاست که هر چقدر بیشتر پخته بشه خوشمزه تر میشه .عشق های کهنه وجا افتاده هیجان بیشتری دارند

امروز روز عاشقانه، منم این روز را به همه عاشقان واقعی واز جمله عشق خودم تبریک میگم

این دسته گلم تقدیم به همه دوستانم

 

ستوده نوشت :این مسافرت کوتاه خیلی خوش گذشت مخصوصا صبحانه خوردن در مزرعه ونهار خوردن در باغ ورفتن به دیدن فامیل هاجای همه شما خالی


معذرت نوشت :یکی دوتا از دوستان فکر کردن عکس چشمانم سر کاریه تو نگو سایته فیلتر شده وعکس نمایش داده نمیشه ولی درستش کردم

تولدت مبارک دلبندم


سومین تولد شیرین بهمنم رسید تولد پسر دلبندم امروز 8 ساله شد .
ابوالفضل جانم تولدت مبارک عزیزم الهی صد و بیست ساله بشی ومن وبابات نوه ها ونتیجه هامون را ببینیم

بهم نخندین این آرزوی هرپدرو مادریست که ازدواج فرزندش را ببینه منم همین را  از خدا میخوام
 ستوده نوشت :چند روز نیستم میخوام برم مامانم را ببینم بعدا میام به خونه های قشنگتون سر میزنم

چشمان ستوده

حکایت چشمان من وشعرهای یار حکایت آن قسمت از داستان لیلی ومجنون است که وقتی به مجنون گفتند این لیلی که اینهمه عاشق وشیدایش هستی زشت رویی بیش نیست این چنین گفت:

تو مو میبینی ومن پیچش مو

تو ابرو من اشارت های ابرو

اگر درمنظر مجنون نشینی

بجز از خوبی لیلی نبینی

شاید چشمان من به زیبایی چیزی که همسرم از آن تعریف میکند نباشد ولی برای چشمان عاشق همسرم زیباترین چشمان دنیاست

منم برای دوستانی که ستوده را از قبل میشناسند وصف چشمانش را در میکده همسرش خوانده اند لینک زیر را گذاشتم تا خود ببینند وقضاوت کنند


http://s1.picofile.com/file/7298341933/%D9%85%D9%86.jpg


هرچند به چشمان عاشق همسرم که اینچنین مرا زیبا میبیند نباید ایراد گرفت .


ستوده نوشت :دومین تولد شیرینم تولد همسرعزیزم هست به او تبریک میگم وبرای سلامتی وطول عمرش دعا میکنم

آسمان با وسعتش تقدیم تو
رقص ماهی های دریا مال تو
هرچه دارم از تو دارم مهربان
زندگیم امروز و فردا مال تو
تولدت مبارک عشق من

شیطنت های وروجکم

دلم خوش بود  که سرم یه کم خلوت شده وامروز که تعطیلم یک آپ خوشکلی میکنم ویک سورپرایز جالب برای دوستانی که شعر چشمان ستوده را شنیدن میذارم ولی دیدم زکی آپ خوبی که نکردم هیچی تازه باید بیام  وبار دیگه از شیطنت های این وروجک وترسوندن من به حد مرگ بگم .

من نمیدونم همه پسرها اینقدر شیطونن یا این بچه های من به خاطر داشتن مادر شیطونی مثل ستوده .

مادری که تا 4 ماهگی کسی خبر از بارداریش نداشت و بسته های سنگین را حمل میکردو 6 ماهگی به مسافرت رفت واز آبشارهای یاسوج بالاکشید وتا 9 ماهگی رانندگی میکرد وتازه برای زایمانش هم کسی را خبر نکرد ودست همسرش را گرفت وتنهایی رفت بیمارستان وبعد هم که شیطنت های دیگه اش بماند .

خوب شاید به خاطر همین پسرهام ژنتیکی به مادرشون رفتن وگرنه باباشون که خیلی خوب ومهربون وآرومه .

همین امروز معلم پسرم بهم گفت این پسر شیرینه ولی خیلی شیطونه ببینم موقعی که حامله بودی خیلی شیطونی میکردی منم با خنده گفتم کی من ؟؟؟؟؟؟؟؟؟قهقهه

خلاصه اینکه امروز برای بار دوم این پسر وروجکم سر خودش را شکوند اونم با بالا رفتن از مبل وخوردن سرش به لبه مبل .

تازه ادب هم نشده هنوز 1ساعت نیست از بیمارستان اومدیم خونه رفته روی زین دوچرخه سر پا ایستاده وکارتون نگاه میکنه .

همش دوست داره از سرو کول من وباباش بالا بکشه شاید فکر میکنه ما صخره ایم و اونم صخره نورده فکر کنم تا اینها بزرگ بشن من دیوانه میشم .

 

ره نوشت :دیروز تولد نازنین مهربان بود از همینجا بهش دوباره تبریک میگم وبراش آرزوی روزهایی شاد همراه با سلامتی را آرزو دارم .


نازنین عزیزم تولدت مبارک این شاخه گل هم تقدیم به تو دوست خوبم

اینجوریه دیگه


تجربه زندگیم به من آموخته فراموشی بهترین درمان هر ناراحتی ست وزندگی در این شهر به من یاد داده که اگر چیزی در میان این قوم  بیفته دیگه جسدش هم پیدا نمیشه پس کلا خودم را به فراموشی زدم ودستبند یک میلیونیم را فرامورش کردم (خوش به حال اونی که پیداش کرده)واز آنجایی که آقایون تو خواب هم همچین قولی نمیدن من از طرف همسرم به خودم قول دادم در اینده ای نزدیک بهتر وخوشکل ترش را بخرم قهقهه


ستوده نوشت :آهنگ( اگه یه روز اصلانی) را خیلی دوست دارم من را میبره به خاطرات گذشته ام به یاد عزیز از دست رفته ام منم این را به یاد او گذاشته ام دلم خیلی براش تنگ شده حتی در خواب هم نمیبینمش  (دوست دارم تا ابددر قلب منی)



امتحان نوشت : تا وقتی که خودت را به جای کسی نذاشته باشی احساسش را درک نمیکنی .

موقع سوال نوشتن حس کسی را دارم که داره از دیگران انتقام میگیره ولی موقعی که کلید سوالاتم را مینویسم میفهمم دانش آموزان با این همه سوال چی میکشن  ودلم براشون میسوزه ولی چاره ای نیست این راهی ست که باید طی شود (البته قصد من انتقام نیست هرگز )الان هم با 9 دسته برگه سوال برای تصحیح در خدمت خانواده ودوستان ودانش آموزان هستم

گاهی باید خود را به ندیدن ونشنیدن ونفهمیدن زد مخصوصا در موقع مراقب بودن سر جلسه امتحان

یلدا مبارک

هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان ، روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران


فردا شب یلدا است شب فال شب هندوانه وشب آزادی وشب رهایی چیزی به یادم نمیادجز اینکه

یلدایتان مبارک دوستان عزیزم


یلدا نوشت ستوده:من که نه خدا طبع شاعرانه ای بهم داده که بتونم شعر بگم در وصف یلدا ونه دوست دارم سرقت ادبی کنم  فقط یک شوهر عاشق وشاعر بهم داده که در وصف هر چیزی شعری از خودش میگه
حالا نشسته وبرای خودش از یلدا شعر گفته ولی فکر نکنم بذاره سرقت ادبی کنم ویکی از آثارش را به من هدیه نمیده براتون بذارم خب دیگه منم رفتم واین دو تا خط را نوشتم .
هندوانه هم نوش جان

 بی ربط گویی های ستوده  :نمیدونم چرا این روزها حرفی برای گفتن ندارم شاید از بس درگیر برگه های وسوالات میان ترم وپایان ترم هستم دیگه مخی برای فکر کردن نیست با شرمندگی

 2:نتیجه انقلاب خانگی وخوردن سنگ ونان خالی دندان درد گرفتن من به علت حرص خوردن وتنبیه نشدن فسقلی ها بود

انقلاب خانگی

همه جای دنیا بر علیه زور وظلم دارند انقلاب میکنند منم از همین الان تصمیم گرفتم بر علیه زور وستم خانگی قیام کنم

نظام های دیکتاتوری ومرد سالاری دیگه در دنیای امروز جایگاه خودشون را از دست دادند هر چه هست فریاد عدالت خواهی وظلم ستیزی ست منم میخوام اول از خانه خودم شروع کنم .

دیوانه شدم از بس هر چی درست میکنم این پسرهام وبعضی مواقع پدرشون دوست ندارن اینم بر میگرده به علم ژنتیک که هر جور پدرها باشن پسرها هم همون شکل میشن .

به قول شاعر پسرکو نشان دارد از این پدر

فردا زنهاشون من را فحش میدن که این چه جور پسرهایی ست که تربیت کردم هر چی میذارم جلوشون مخصوصا پسر بزرگم میگن نمیخورم خب مگر من مثل بقیه زنهای خانه دار وقت اضافه دارم که 10 نوع غذا درست کنم

از هزار نوع غذا اینها فقط 5 یا 6 تا را دوست دارن .طوری شده که منم استعدادم در آشپزی کور شده ودیگه نمیدونم چی باید درست کنم .

هشدار های ستوده:از امروز به بعد هر کس تو خانه گفت این غذا را دوست ندارم گرسنه میمونه یا مجبوره نان خالی بخوره .

خاص نوشت : میگن زنها خیال بافن اما میبینم مردها از ما بدترن سکوت من دلیل بی اعتمادی نیست این تصور توست   .آن ماجرا مدت هاست برای من تمام شده و اصلا برام اهمیتی نداره مطمئن باش فقط جای زخمش  گاهی درد میکند 

بی ربط گویی های ستوده

بلاخره بعد از 3 ماه غرق شدن در کار وزندگی رخصت دیدار خانواده و شهرم مراسم عزاداری آن را پیدا کردم خیلی دلم براشون تنگ شده بود(اینم از لطف 5روز تعطیلی هست ) درسته که زندگی کردن در اونجا را نمیخوام ولی بوی وهوای شهرم را دوست دارم به ریه های دود گرفته ام جانی تازه میدهد


نمیدونم چرا هر چی فکر میکنم حرفی برای گفتن نبود . 

فکر کنم مغزم هنگ کرده منم گفتم بیام چند تا از اون بی ربط گویی هام را بنویسم  

 

بی ربط گویی های ستوده: 

-بیایید دوست بداریم تا دوستمان داشته باشند وبیایید عاشق شویم تا عاشقمان شوند مثل ستوده   

-دوستان مجردم دیگه زمان زندگی مشترکتون فرا نرسیده ؟؟؟؟؟؟؟؟ 

انتخاب کنید وبا قدم های استوار به سوی آینده بروید  

 

-سعی کنید چیزی را که دوست دارید به دست بیاورید وگرنه مجبور میشوید چیزی را که به دست آورده اید دوست بدارید  

-یادتان باشد که ترس یکی از بزرگترین موانع در برابر لیاقت وکارایی شماست که زندگیتان را تحت الشعاع قرار میدهد پس نترسید وبا اعتماد به نفس انتخاب کنید وبدانید که دلی که در آن عشق نیست تاریک خانه ای متروک وفراموش شده است


دانشجو نوشت:امروز روز دانشجو هست به همه دوستان دانشجوی فعال وزرنگم تبریک میگم انشالله به مدارج بالای علمی برسید