رهگـــــــــذر

اگـــر از وبکـــده ما میگــذری نظری کن ، نظری ده ، بعد برو!

رهگـــــــــذر

اگـــر از وبکـــده ما میگــذری نظری کن ، نظری ده ، بعد برو!

این روزهایم

میگویند بعد از هر سختی آسایشی هست وبه قول قرآن( اِنَ مع العصر یسرا)

این حکایت زندگی من است حکایت این روزهایم. این روزهاهمسرم عاشق تر از گذشته مانند پروانه به دورم میچرخد ونمیگذارد آب دردلم تکان بخورد جملات عاشقانه اش که در کنار گوشم زمزمه میکند ودیدن شعرهای عاشقانه اش در فیس بوک هر کدام برای من دنیایی ارزش دارد  شاید دلیلش اتفاقی بود که افتاد واورا متوجه خیلی چیزها کرد و اینکه در گذشته چه رنجی کشیدم .هرچند من گذشته ها را از ذهنم بیرون کرده ام وهرگزنمیگذارم چیزی این خوشبختی را از من بگیرد


خلاصه روزهایم سر شار از آرامش واطمینان وعشق است بلاخره امتحان های خرداد ماه تمام شد وومنم آزاد ورها شدم .همین دوشنبه گذشته سازماندهی گروهها یمان بودومن هم در دو تا دبیرستان نزدیک منزلمان کلاس گرفتم هر چند دور از دسترس هم نبود بعد از 18 سال سابقه باید هم می افتادم بهترین جا .

حالا دیگه با خیال راحت صبح ساعت 10 از خواب بیدار می شوم وبا بچه هام صبحانه میخورم وبعد از درست کردن نهار ودیدن  فیلم های مورد علاقه ام  وخواندن نمازم کتاب رمانم را بر میدارم وبا خیالی آسوده غرق در آن میشوم .

و بعد ظهرهم خودم را آماده ی دیدن همسر عزیزم میکنم .اردیبهشت ماه با برادر شوهرم وخانمش وبچه هایش برای تفریح به استان کرمانشاه رفتیم ان هم در بین فرجه امتحان دانش اموزانم جای شما خالی خیلی خوش گذشت .

دوشنبه این هفته هم همراه خانواده خواهرم به یاسوج میروم میخواهم تجدید قوا کنم وکلی شیطنت.

این بار باید خودم از درخت هلو بالا برم وهلو بچینم . عاشق چیدن میوه های روی درختم


اگر به نت نمیام یکی از دلایلش همین دستم هست که اذیتم میکنه اگر خدا بخواد بعد از مسافرتم جراحیش میکنم  خسته شدم از این انگشتان بی حس .

هر چند همسر عزیزم خیلی کمکم میکنه ولی یک  کارهایی هست که یک زن خودش باید به تنهایی انجام بده .

به هر حال  همیشه به یادتون هستم خیلی وقت ها به دوستانم سر میزنم ولی نمیتونم نظری براشون بنویسم .

همگی دوستان خوبم را دوست دارم هر وقت دستم بهتر شد بر میگردم و به همگی انها سر میزنم.


عشق نوشت:


وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می کنی ،
آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم
که جز آرامش آغوشت
تمام آرزوهای خواستنیِ دیگر را از یاد می برم...
دوستت دارم ...