اگـــر از وبکـــده ما میگــذری نظری کن ، نظری ده ، بعد برو!
درباره من
رهگذرم
هر روز از پای پنجره ات میگذرم
به این امید که شاید برای تکاندن سفره ی دلت
لااقل
گنجشک چشمم
از دانه ی نگاهت بهره ای ببرد
((استاد کوروش))
من عاشقم
عاشقی از دیار عشق وسر سپرده آستان دوست
اگر صاحب عطیه پیشگویی باشم وآگاه باشم بر تمام اسرار وبر تمامی دانش ها ولی عشق نداشته باشم هیچم
ادامه...
سلام دوستان امروز روز بزرگداشت استاد شهریار است به همین مناسبت یکی از شعرهای استاد را تقدیمتان میکنم .
این همه جلوه و در پرده نهانی گل من وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من از صلای ازلی تا به سکوت ابدی یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه نیست در کوی توام نامه رسانی گل من گاه به مهر عروسان بهاری مه من گاه با قهر عبوسان خزانی گل من همره همهمهی گله و همپای سکوت همدم زمزمهی نای شبانی گل من دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح شهسواری و به رنگینه کمانی گل من گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من گه به خونم خط و گه خط امانی گل من سر سوداگریت با سر سودایی ماست وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من طرح و تصویر مکانی و به رنگآمیزی طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من