سلام دوستان خوبم .
اومدم بگم من همین دور وبرهستم آهسته وآرام میام ومیرم .
امشب هم آرام اومدم تا مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من .
این حرف تو دلم مونده وخواب را از چشمانم ربوده باید میگفتم تا شاید دل بیقرارم آرام بگیره
همه من را به خاطرتو متهم میکنند حتی خود تو
همیشه یک طرفه به قاضی رفته ای و راضی برگشته ای .
یک بار شد خودت را به جای من بگذاری واحساس مرا درک کنی هرگز این کار را نکردی .
میدانم که هیچ وقت این نوشته ها را نمیخوانی اما من می گویم شاید باد خبرش را برایت بیاورد
چه میشد تو هم مانند دیگران کمی جدی بودی .
چه میشد اگر اینهمه حرف های بی ربط نمیزدی .
آیا برای رسیدن به هدف باید این کارها را میکردی .
وه که چه کار زشتی .
هرگز از شوخی های بی مزه خوشم نمی آمد وتو این را خوب میدانستی ومیدانی
به هر حال همه چیز تمام شد اما چه بد وچه پایان اندوهگینی .دلم میخواست اینجا همیشه در کنارم باشی اما تو نخواستی
برای همیشه بدرود ای نازنینم
اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست
ره نوشت1:خدایا خیلی دوست دارم همیشه هوام را داری با کمک کردن کوچیکی به یکی از بندگانت چقدر پاداش بزرگی بهم دادی چگونه شکر نعمت هات را به جا بیاورم که من کوچکتر از آنم که شامل اینهمه لطف تو شوم .
خدایا شکرت
ره نوشت 2:این آهنگ را خیلی دوست دارم بهم آرامش میده .نمیدونم شما خوشتون میاد یا نه ولی من دوسش دارم